جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ساعت :
۲۸ مرداد ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۵

خداحافظی با سامورایی زیبا | نگاهی به کارنامه و فیلم‌های آلن دلون، نماد سینمای فرانسه

خداحافظی با سامورایی زیبا | نگاهی به کارنامه و فیلم‌های آلن دلون، نماد سینمای فرانسه
فرزندان آلن دلون فرانس‌پرس، خبر داده‌اند که پدرشان، آلن دلون، تجسم بازیگری در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ میلادی در سن ۸۸ سالگی درگذشته است. بله آقای دلون با آن چهره‌ زیبا، چشم‌های آبی و موهای قهوه‌ای درگذشته است.
کد خبر : ۶۶۹۲۸۳

به گزارش صراط به نقل ازمحمدنوذری:  آلن دلون برای بسیاری تجسم بازیگری و احتمالاً تنها نماد سینمای فرانسه در جهان به شمار می‌آمد.میراثی غنی به جای گذاشت؛ از جمله برخی از آثار کلاسیک بزرگ سینمای جهان. سبک بازیگری سیاه، با آن صورت زیبا لقب «صورت فرشته» را برای او به ارمغان آورد.

 

دلون با بازی در چند نقش اولیه، شهرتی خوب به دست آورد. اینجا بود که مورد علاقه برخی از بزرگ‌ترین نویسندگان فیلم اروپایی قرار گرفت و در برخی از معتبرترین آثار تاریخ سینما بازی کرد.

در سال ۱۹۶۰، لوکینو ویسکونتی، فیلمساز ایتالیایی، او را برای فیلم «روکو و برادرانش» انتخاب کرد؛ اثری عمیق، واقع گرایانه و اجتماعی درباره مشقات خانواده‌ای از روستاهای جنوب ایتالیا که سعی می‌کردند راه خود را در بخش شمالی و صنعتی این کشور باز کنند. فیلم با استقبال جشنواره فیلم ونیز روبرو شد.

دو سال بعد، مایکل‌آنجلو آنتونیونی، کارگردان مشهور ایتالیایی، دلون را در فیلم «کسوف» به بازی گرفت- که برنده جایزه بزرگ دیگری را – این‌بار در جشنواره کن- گرفت.

در سال ۱۹۶۳ دلون در اقتباس باشکوه ویسکونتی از شاهکار جوزپه توماسی دی لامپدوزا به نام «یوزپلنگ» در نقش برادرزاده محبوب و کاریزماتیک شاهزاده سالینا تانکدی بازی کرد. فیلم برنده نخل طلا شد.

خداحافظی با سامورایی زیبا | آلن دلون چگونه بدل به نماد سینمای فرانسه در جهان شد

در همان سال، دلون برای اولین بار با ژان گابون در فیلم «هر عدد می‌تواند برنده شود» در نقش یکی از دو جنایتکار که قصد سرقت از یک کازینو در کن را داشتند، کار کرد. این فیلم اولین همکاری ستاره در حال ظهور (دلون) و نماد تثبیت‌شده سینما (گابون) بود.

ین نه تنها تحسین منتقدان را به دست آورد، بلکه با فروش ۳.۵میلیون بلیط موفقیت تجاری بزرگی هم کسب کرد. با این حال، دلون در هالیوود به اندازه فرانسه موفق نبود. سه فیلم هالیوودی او علیرغم حضور افراد برجسته‌ای مانند دین مارتین، با شکست تجاری مواجه شدند. ستاره فرانسوی زود به اروپا بازگشت.

پلیس، گانگستر و سامورایی

دلون در فرانسه دوباره با دوستان قدیمی‌اش کار کرد. در سال ۱۹۶۹، او و رومی اشنایدر هنرپیشه آلمانی-فرانسوی - که از سال ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۳ با او در رابطه بود - در فیلم «استخر شنا» نقش زن و شوهری را بازی کردند که غرق در مشکلات عاطفی بودند. در همان سال او همچنین با گابن و هانری ورنوی، کارگردان فیلم «هر عددی می‌تواند برنده شود» در فیلم گانگستری فرانسوی «دسته سیسیلی‌ها» متحد شد.

خداحافظی با سامورایی زیبا | آلن دلون چگونه بدل به نماد سینمای فرانسه در جهان شد

اینجا بود که همکاریش با ژان‌پی‌یر ملویل شروع شد. نتیجه چشمگیرترین فیلم دوران حرفه‌ای دلون بود: «سامورایی»، شاهکار نئو‌نوآری که در آن چهره «فرشته»مانند او تضاد قدرتمندی با نقش قاتلی تنها و با سبکی شخصی را ایجاد کرد.

دلون و ملویل دو فیلم دیگر را با هم ساختند، «دایره سرخ» و «پلیس».

همزمان با بازیگری دلون شروع به ساخت فیلم هم کرد و در طول کار حرفه‌ای‌اش در تهیه و تولید حدود ۴۰ فیلم مشارکت داشت. با این حال، سال ۱۹۸۱ بود که او روی صندلی کارگردانی نشست و فیلم جنایی «قتل پلیس» را کارگردانی کرد. بر عهده گرفت. او فیلم دیگری به نام «ضارب» (Le Battant) را در سال ۱۹۸۳ کارگردانی کرد.

علیرغم موفقیت غیرقابل انکار حرفه‌ای، دلون از سال ۱۹۶۸ به بعد، با مشکلاتی در زندگی شخصی‌اش روبرو شد که روی اعتبارش اثر منفی گذاشت. در آن سال جسد محافظش به نام استوان مارکوویچ در یک زباله‌دانی پیدا شد. بعداً نامه‌ای از مارکوویچ به برادرش پیدا شد که در آن نوشته شده بود «اگر من کشته شوم، صد در صد تقصیر دلون و پدرخوانده‌اش فرانسوا مارکانتونی است.» این دومی یک گانگستر اهل کورس –جزیره‌ای فرانسوی در دریای مدیترانه- بود. اگرچه پلیس مدتها به دست داشتن آنها در قتل مارکوویچ مشکوک بود، دلون و همسرش ناتالی هرگز تحت پیگرد قانونی قرار نگرفتند.

جنجال‌های شغلی و تمجیدهای دیرهنگام

در پایان دهه ۱۹۸۰، دلون ۳۰ سال کار حرفه ای را پشت سر گذاشته بود. از این زمان به بعد دیگر  بخت با او یار نبود و هرچه کرد بیشتر شکست بود تا موفقیت.

در دهه ۱۹۹۰ او در چندین فیلم تجاری مانند «ماشین رقص» و «بازگشت کازانووا» بازی کرد. پس از چندین شکست – مانند «تاجگذاری روز و شب» به کارگردانی برنارد هانری لوی، فیلسوف فرانسوی - دلون در سال ۱۹۹۷ بازنشستگی خود را از سینما اعلام کرد، اگرچه او گهگاه در نقش‌های فرعی بازی می‌کرد.

با این وجود، در این دوره بود که دلون برخی از معتبرترین جوایز موسسات سیاسی و فرهنگی را دریافت کرد. در سال ۱۹۹۱، فرانسوا میتران، رئیس‌جمهور وقت فرانسه، به او نشان افتخار لژیون دونور را اعطا کرد.
چهارده سال بعد، جانشین میتران، ژاک شیراک، به او به دلیل «نقشش در هنر سینمای جهان» جایزه دیگری داد.

این فقط دولت فرانسه نبود که از او تجلیل کرد. در سال ۱۹۹۵، جشنواره فیلم برلین به او خرس طلایی را برای یک عمر دستاورد هنری اهدا کرد. سپس در سال ۲۰۱۹، جشنواره فیلم کن به او نخل افتخار اهدا کرد.

در فاصله زمانی بین این دو جایزه اما آداب اجتماعی بسیار تغییر کرده بود. تصمیم کن برای تجلیل از او، به‌ویژه سازمان‌های فمینیستی را برانگیخت و از او به خاطر اظهارات «نژادپرستانه، زن‌ستیزانه و همجنس‌گرا هراسی» علنی انتقاد کردند.

در واقع، بخش بزرگی از مردم قبلاً دلون را کنار گذاشته بودند. مهم‌ترین دلیلش ارتباط ادعایی او با دنیای جنایتکاران، دوستی ادعایی با ژان ماری لوپن، رهبر سابق جبهه ملی و بیانیه‌های ارتجاعیش در مورد زنان و همجنس‌گرایان به طور قابل‌توجهی بر شهرت او تأثیر گذاشت.

در سال ۲۰۰۸، او برای آخرین بار روی پرده سینما ظاهر شد، در کمدی فانتزی و بازاری «آستریکس در بازی‌های المپیک».

نماد سینمای جهانی

در فرهنگ عامه فرانسه، او هنوز به عنوان یکی از غول‌های سینمای جهان شناخته می‌شود؛ به دلیل زیبایی معماگونه و  بازی‌های هیپنوتیزم‌کننده‌اش. ویژگی‌هایی که از آن‌ها برای تبلیغات تجاری هم استفاده شد.

دلون گهگاه برای اشاره به خود از ضمیر سوم شخص استفاده می‌کرد؛ نشانه‌ای از اینکه از جایگاه نمادین خود آگاه بوده است. اما زمانی که به دوران حرفه‌ای خود نگاه می‌کرد و نخل افتخار را پذیرفت، به زبان اول شخص صحبت کرد: «وقتی کارم را شروع کردم، می‌دانستم که سخت‌ترین کار دوام آوردن است و ۶۲ سال دوام آوردم. اکنون می دانم که سخت ترین کار ترک است، زیرا می‌دانم که این کار را خواهم کرد.» او این حرف‌ها را در حالی که اشک می‌ریخت گفت.

برچسب ها: آلن دلون فرانسه